یکی از جذاب ترین و بهترین فیلم های سینمایی ایرانی که به دلیل فیلمنامه قوی و منحصر به فرد خود طرفداران زیادی دارد، فیلم برادران لیلا است. کارگردان فیلم برادران لیلا، سعید روستایی است و بهترین بازیگران مطرح در دنیای سینمای ایران، در آن نقش آفرینی می کنند.
در این فیلم داستان زندگی یک خانواده ایرانی که درگیر مشکلات خانوادگی و مشکلات اقتصادی هستند، را به تصویر می کشد. طبق بررسی های انجام شده، این فیلم علاوه بر این که توسط منتقدان سینما مورد تایید قرار گرفته، طرفداران و مخاطبین زیادی هم دارد. به همین منظور در ادامه این مقاله از تن مگ قصد بررسی داستان کامل فیلم برادران لیلا را داریم.
داستان کلی فیلم برادران لیلا
داستان فیلم برادران لیلا حول محور بازی دختر این خانواده به نام لیلا با بازی ترانه علیدوستی می گردد. لیلا در یک پاساژ معتبر که از قضا موقعیت جغرافیایی خوبی دارد، کار می کند. لیلا 4 برادر دارد که شغل مناسبی ندارند و پدر و مادر آن ها نیز نسبت به وضعیت زندگی پسرانشان و همچنین لیلا بی خیال هستند.
داستان فیلم از آن جا شروع می شود که یکی از برادران به نام علی رضا (نوید محمد زاده) که در مقایسه با برادران دیگر، معقول تر است؛ به دلیل وجود اختلاس در کارخانه از کار بر کنار شده و به خانه بر می گردد. در این میان نیز لیلا سعی دارد که با تمام تلاش خود برای سرنوشت و آینده برادران خود کاری انجام دهد.
یکی از برادران دیگر لیلا، پرویز (فرهاد اصلانی) نام دارد که برادر بزرگ تر است و در توالت های همان پاساژی که لیلا کار می کند، مشغول به کار است. فرزند پنجم پرویز نیز به تازگی متولد شده و همه خانواده و به ویژه پدر خانواده علاقه دارد که یک نوه پسر داشته باشد.
برادر دیگر لیلا، فرهاد (محمد علی محمدی) است که او نیز شغل ثابتی ندارد و همچنین علاقه زیادی به بدنسازی دارد.
یکی دیگر از برادران لیلا، منوچهر (پیمان معادی) است که برای تصمیم گیری ها و گذران زندگی خود از راه خلاف و کلاهبرداری قصد دارد، سود و پول زیادی به دست آورد. او به بقیه برادران خود پیشنهاد می کند که با پول های خود اقدام به خرید پرایدهای پیش فروش شده، کنند.
اما لیلا با این کار برادر خود مخالفت می کند و راه بهتری را به آن ها معرفی و گوشزد می کند. او پیشنهاد می کند که یک مغازه در پاساژی که کار می کنند به صورت مشترک خریداری کنند. اما چون پولی در بساط نیست، برادران لیلا با این کار مخالفت می کنند.
در صورتی که لیلا خبر دارد که پدر او 40 سکه خریداری کرده و به هیچ کس در این مورد حرفی نزده است. در واقع پدر آن ها (سعید پورصمیمی) که به تریاک اعتیاد دارد، قصد دارد سکه ها را به پسر عموی خود در عروسی هدیه دهد.
مخالفت پدر خانواده برای فروختن سکه ها
بزرگ فامیل نیز به تازگی فوت کرده و پدر خانواده قصد دارد عنوان “بزرگ فامیل” را به دست آورده و از این طریق سهم زیادی از کادوهای عروسی را برای خود بردارد. به همین دلیل به جای بخشیدن سکه ها به پسران و دختر خود لیلا، تصمیم می گیرد که سکه ها را در عروسی هدیه داده و به عنوان بزرگ فامیل انتخاب شود.
لیلا و برادران او در ابتدا با پدر خود برای هدیه دادن 40 سکه در جشن عروسی مخالفت می کنند. اما به دلیل اصرارهای پدر و مادر و همچنین تصوراتی که او برای به دست آوردن جایگاه بزرگ فامیل دارد، مانع این کار می شود.
همه خانواده در شب عروسی در جشن شرکت می کنند و پدر خانواده نیز به عنوان بزرگ فامیل معرفی می شود. پس از آن علیرضا متوجه می شود که هیچ سکه ای درون جعبه نیست و لیلا همه سکه ها را برداشته تا بتوانند با پول آن مغازه ای را در پاساژ خریداری کنند. به دنبال آن و پس از این که صاحب عروسی متوجه می شود که سکه ای در کار نیست؛ فرد دیگری را به عنوان بزرگ فامیل معرفی می کند.
خرید مغازه در پاساژ
پس از فروش سکه ها و پول روی هم گذاشتن برادران لیلا و لیلا با یک دیگر، قسمتی از توالت پاساژ که قرار است در آن مغازه ساخته شود، خریداری می کنند. پس از آن با مخالفت شدید پدر خانواده روبرو می شوند که می گوید، در ازای خرید سکه ها، سند خانه را گرو گذاشته است.
با مخالفت شدید پدر، او دچار حمله قلبی شده و پسران نیز تصمیم می گیرند که مغازه را به مالک پاساژ پس داده و پول را پس بگیرند. بعد از پس گرفتن پول پاساژ، تصمیم می گیرند که مجددا برای پدرشان سکه بخرند که به دلیل تورم های پیش رو و متوالی دیگر توان خرید 40 سکه را ندارند.
فرار منوچهر به خارج از کشور
از طرفی منوچهر نیز که پول زیادی را برای خرید پرایدهای پیش فروش شده، هزینه و خرج کرده؛ با مشکلات مالی زیادی روبرو می شود. به همین دلیل تصمیم می گیرد که به جای دستگیر شدن و به زندان افتادن، با استفاده از پاسپورت یکی از برادران خود یعنی فرهاد، از کشور خارج شود. سپس برای مهاجرت نیز اقدام می کند و با استفاده از پاسپورت برادرش از کشور خارج می شود.
سیلی لیلا به پدرش
یکی از جنجالی ترین سکانس ها در فیلم برادران لیلا، زمان سیلی زدن به پدرش اسماعیل است. پدر در فرهنگ و آیین ایرانی از احترام و جایگاه بالایی برخوردار است. با این وجود به دلیل مخالفت های پی در پی پدر و مادرش و بی خیالی آن ها، و همچنین به دلیل این که با خرید مغازه در پاساژ مخالفت کرد، به او سیلی می زند.
این رفتار لیلا با پدرش مورد انتقاد افراد زیادی قرار گرفت. در صورتی که طبق بررسی های انجام شده روی نظر و عقیده کارشناسان سینما، این سیلی نشان دهنده بار مسئولیت زیادی است که این خانواده روی دوش لیلا گذاشته اند.
از طرفی در طی فیلم برادران لیلا، کنایه هایی در مورد حامله شدن مادر لیلا در دوران عقد، بی توجهی به درد و مریضی لیلا، گرفتن عکس تکی از پدر برای آگهی مراسم ترحیم بدون ابراز ناراحتی، و در نهایت لبخند کم رنگ لیلا در انتهای فیلم زمانی که پدرش فوت می کند، دیده می شود. همه این ها نشان از دلخوری و گلایه او از بی مسئولیتی پدر و مادر در طول زندگی اش دارد.
کلام آخر
یکی از بهترین فیلم هایی که در طی ماه های اخیر مخاطبین زیادی را جذب کرده، فیلم برادران لیلا است. در این مقاله سعی شد با پرداختن به داستان کامل فیلم برادران لیلا، آشنایی نسبی نسبت به آن پیدا کرده و با رغبت و علاقه بیشتری به تماشای آن بنشینید.
